مسمومیت روانی چیست؟
 
@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
عشق,زندگی,سلامتی,شادابی,همه در........زندگی همراه عشق!
 
 

یكی از عوامل اساسی انحرافات روان و شخصیت انسان، «عقده‌ی حقارت» است كه درعین حال، یكی از رایج‌ترین عارضه‌های روانی مردم زمان ماست كه شناخت آن می‌تواند در توجیه بسیاری از انگیزه‌های رفتاری افراد و پیوند آنان با مسائل و مشكلات جامعه، كمك مؤثری باشد. در «فرهنگ فارسی عمید»، «عقده‌ی حقارت» به حالت سركوفتگی و افسردگی همراه با كینه‌توزی كه به ‌سبب ناكامی و تحمل رنج و خفت و حقارت پدید می‌آید، تعریف شده است. با وجود تصورات مردم، «عقده‌ی حقارت» دارای ماهیت فطری نبوده و اختصاص به طبقه یا قشر معینی ندارد، بلكه عارضه‌ای‌ست كه علل پیدایش آن را باید در تربیت و پرورش اولیه‌ی فرد و روابط و مناسبات متقابل او با محیط در دوران كودكی تا بلوغ جست‌وجو كرد.

 

«احساس حقارت»، به‌خودی‌خود نشانه‌ای از حقارت نفس نیست، بلكه آن‌چه آن را به‌صورت یك عقده یا ضایعه‌ی دردناك روانی درمی‌آورد، این است كه از درك و پذیرش آن خودداری كنیم ، از مواجهه با آن بهراسیم و با پنهان‌ساختن آن در اعماق ضمیر خویش، سعی‌كنیم از طریق واكنش‌های نادرست و غیرمعقول، آن را جبران كنیم.
 
 
در «احساس حقارت»، شخص را می‌توان به‌سهولت به‌طرف پیشرفت‌ها و پیروزی‌ها راهنمایی كرد اما وقتی «احساس حقارت» به «عقده‌ی حقارت» تبدیل شد، علاوه بر این‌كه امكان اصلاح و تبدیل آن به یك قدرت سازنده مشكل خواهد بود، به قدرت مخربی نیز تبدیل خواهد شد كه احتمال دارد شخص را به طرف جنایت و خیانت و خودكشی نیز سوق دهد.

 

«پیاژه» معتقد است اشخاصی كه از «عقده‌ی حقارت» رنج می‌برند، ممكن است كوشش كنند جنبه‌هایی كه موجب ایجاد احساس حقارت در آنان می‌شود را از دیگران پنهان دارند و این احساس را از ذهن خود محو كنند و اصولاً سعی داشته باشند وانمود كنند كه بالاتر از هركس دیگری قرار دارند و بسیار متكی به خود و متعهدبه‌نفس باشند اما از آن‌جا كه واقعاً و باطناً به خودشان اعتماد ندارند، در این تظاهر مبالغه می‌كنند. برای این اشخاص، دنیا جای ستیز و دشمنی‌ست. حال اگر «عقده‌ی حقارت» موجب غرور یا وحشت، دروغ‌گفتن یا اتكای شدید به دیگران گردد، این فرد هرگز از روابط خود با دیگران راضی نخواهد بود و هروقت كه می‌خواهد به دیگران نزدیك شود، به‌اندازه‌ی كافی نسبت به آنان هم‌دردی و تفاهم نشان نمی‌دهد.

 

علل ایجاد احساس حقارت:

پرخاش و سخت‌گیری والدین : پیدایش صفات و ویژگی‌های رفتاری هر فرد در سنین بالاتر، به‌نحو قاطع و مؤثری از رویدادهای عاطفی و تجارب دوران طفولیت او مایه می‌گیرد؛ یعنی همین وقایع و تجارب دوران كودكی هستند كه عامل بنیانی مسمومیت یا بیماری روان آدمی در سنین بعد به‌شمار می‌روند. وقتی كودك در مقابل دیگران -به‌خصوص در مقابل همسالان و همبازی‌های خود- مورد پرخاش و اهانت قرار می‌گیرد و این‌كار تا جایی پیش‌می‌رود كه اطرافیان هم كم‌كم همین رفتار را با او در پیش می‌گیرند، احساس حقارت در كودك شروع به جوانه‌زدن می‌كند. درواقع بسیاری از زخم‌های روانی و نابسامانی‌های روحی، از دوران طفولیت در كودك ایجاد می‌شود و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم انسان در گهواره‌اش ساخته می‌شود ؛ همان‌گونه كه اگر یك نهال كوچك را به هر شكل خم كنیم، آن خمیدگی را در تمام مراحل رشد حفظ خواهد كرد، بنای شخصیت آدمی نیز چنان است كه بر پایه‌ی تربیت و ادراكات اولیه‌ی او پرداخته و استوار می‌گردد.

 
2 ـ نقص عضو : منظور از نقص یا ضایعه، وجود هر نوع تغییر یا شرایط خاص در اعضا و اندام‌های بدن می‌باشد كه آن را از شكل و وضع طبیعی خارج سازد. این ضایعات نه از جهت زیانی كه به وضع جسمانی یا سلامت شخص وارد می‌سازد، بلكه به سبب اثر نامطلوبی كه در برخوردها و روابط اجتماعی می‌گذارند، شخص را به‌سوی بیزاری از آدم‌ها، انزواطلبی و ترس درون سوق‌می‌دهند.

 
3 ـ شرایط تربیت : كودكی كه در گلخانه‌ی امن و آسوده‌ی خانواده دور از مسؤولیت‌ها و واقعیات زندگی، نازپرورده شده و در رویارویی با جامعه و مردمانش كه از یك‌سو با تفاهم و درك متقابل نیازها و از سوی دیگر، با قبول ضرورت تنازع و رقابت، راه سازندگی و پیشرفت را هموار ساخته‌اند، جز شكست و تباهی و درك حقارت خویش، نصیبی نخواهد یافت.

 

درمان حقارت :

درحقیقت، مشكل اصلی این نیست كه چه نقاط ضعف یا نقصی وجود دارد و یا در چه زمینه‌هایی احساس حقارت می‌شود، بلكه آن‌چه اهمیت دارد، تلقی شخصی از این مسائل و واكنشی‌ست كه در قبال آن‌ها از خود نشان می‌دهیم. هرگاه از پایگاه رفیع قدرت و شجاعت به پستی‌های ضعف و حقارت درون بنگریم و به نیروی خرد و اراده‌،‌ آن‌ها را از وجود خود برانیم، به‌زودی افق زندگی به نور و نیك‌بختی و سلامت نفس، روشن خواهد شد اما اگر احساس خواری و حقارت را به درون خویش راه داده و بر استیلای آن گردن نهیم، در زمانی كوتاه، شخصیت ما را به فساد و تباهی كشانده و جسم و روان‌مان را بیمار خواهد ساخت؛ بنابراین برای علاج پیدایش «حقارت» در شخصی كه دچار ضعف یا ضایعه‌ی عضوی می‌باشد، باید با پرورش ذوق و استعداد و توانایی او در دیگر زمینه‌ها، بتوانیم عرصه‌ی بروز و ظهور و ارزش‌های مثبت و پیروزی‌هایش را شکوفا سازیم.
 
 
همچنین در مورد كودك نازپرورده نیز باید هنگامی‌كه به دوره‌ی بلوغ و جوانی رسید، به هر نحو که شده، این موضوع را بپذیرد و درك كند كه او آدمی‌ست مانند همه‌ی آدم‌ها و به‌هیچ‌عنوان منحصربه‌فرد و بهترین نمی‌باشد. باید این را به درستی بفهمد كه افراد جامعه در هیچ‌شرایطی ملزم نیستند كه هم‌چون پدر و مادرش به خواسته‌های او تمكین كنند، خودكامگی‌اش را بپذیرند، خطاهایش را به‌آسانی ببخشایند و در همه‌حال، به تحسین و ستایش‌اش زبان بگشایند. او باید بیاموزد كه با شجاعت و استقامت و بردباری، واقعیات زندگی را پذیرا گردد و به یاری تفاهم و دوستی و همكاری، به نیك‌بختی واقعی دست‌یابد.
همین مطالبی كه در مورد كودكان نازپرورده بیان كردیم، عیناً در مورد كسانی‌كه در دوران طفولیت، گرفتار بیزاری و نفرت اطرافیان بوده‌اند نیز صادق است. انعكاس رفتار ظالمانه‌ی محیط، از این كودكان معصوم، شخصیت‌هایی بدبین و كینه‌توز و عاری از عشق و خصایل نیك انسانی می‌آفریند و رابطه‌ی آنان را با جامعه در سن نسبی خطرناك قرار می‌دهد. بازگشت چنین فردی به زندگی سالم و ثمربخش، در گروی بازآفرینی شخصیت و صفات كاملی‌ست كه بتواند دوستی و احترام دیگران را به سوی او جلب كرده و متقابلاً اعتماد و اعتقاد او را به شایستگی خویش افزایش و استحكام بخشد؛ بنابراین باید به این واقعیت رهنمون گردد كه اگر در كودكی از عشق و ملاطفت بی‌نصیب مانده، می‌تواند با گذشت و خویشتن‌داری، شجاعت، كوشش و استقامت، در بزرگی چنان گردد كه همه به او به دیده‌ی تحسین و ستایش بنگرند و دست دوستی به جانبش دراز كنند.
 
 
بنابراین برای آن‌كه بتوان با «عقده‌ی حقارت»، به سازشی منطقی رسید یا آن را از وجود خویش دور ساخت، لازم است درباره‌ی آن شناسایی كافی پیدا كرد. وقتی انسان در گزینش هدف‌های زندگی خود، اندیشه‌های خام و بی‌حاصل می‌پرورد یا سعی می‌كند با محال درآویزد و یا تنها تمایلات و منافع شخصی را وجهه‌ی همت و كوشش خویش قرارمی‌دهد، مفهوم‌اش این است كه راه گریز خود را در شكست و نومیدی می‌جوید؛ چراكه احساس حقارت و ترس از قبول تعهد و مسؤولیت است كه ما را از انتخاب هدف‌هایی كه مستلزم ایجاد رابطه‌ی منطقی با جامعه و تلاش مشترك و دسته‌جمعی‌ست، برحذر می‌دارد. پس آن‌جا كه هدف‌ها بی‌سرانجام می‌مانند و تلاش‌ها در بیهودگی پایان می‌گیرند، ضعف و حقارت، موجه و پیروز می‌شوند و احساس می‌شود كه شكست و نامرادی، سرنوشت مقدر انسان است و ستیز با آن‌چه مقدرشده، بی‌فایده است؛ برعكس، تلاش و پیكار به‌خاطر تحقق هدف‌های عالی انسانی هرگز شكست و دلسردی درپی نخواهد داشت زیرا در این رهگذر، شرط موفقیت، تنها وصول به هدف نیست، بلكه درك و احراز آن فضائل و ارزش‌های معنوی‌ست كه فرد را به كوشش برمی‌انگیزد و تعالی شخصیت فرد، خود بالاترین پاداش و توفیقی‌ست كه به این كوشش داده می‌شود.
 
سیمرغ

 



نظرات شما عزیزان:

محسن
ساعت22:48---5 ارديبهشت 1390
سلام داداشی ببخش دیر سر زدم مریض بودم باز هم به من سربزن خوشحال میشوم

عطا
ساعت12:52---5 ارديبهشت 1390
سلام ممنون که به وبلاگم سر زدی بیشتر به ما سر بزن راستی وبلاگت خیلی باهاله

يلدا
ساعت8:50---5 ارديبهشت 1390
سلام من شما را لينك كردم شما من با دل باراني لينك كني

میترا
ساعت7:11---5 ارديبهشت 1390
سلام علی آقا وبت خیلی قشنگه به منم سری بزن من شما رو به اسم زندگی همراه عشق لینک میکنم شما هم منو به اسم entezar73تینک کنید ممنون میشم گلم...

نسیم
ساعت7:07---5 ارديبهشت 1390
سلام علی جون وبلاگت خیلی قشنگ و جالبه،به منم یه سری بزن نظر هم یادت نره من تورو با اسم ali joniلینکت میکنم
اگه دوس داشتی منو با اسم sokotلینکم کن.منتظرم
بای


يلدا
ساعت21:06---4 ارديبهشت 1390
آسیمه سر رسیدی از غربت بیابان

دلخسته دیدمت در آوار خیس باران



وا مانده در تبی گنگ ناگه به من رسیدی



من خود شکسته از خود در فصل نا امیدی



در برکهء دو چشمت نه گریه و نه خنده



گم کرده راه شب را سرگشته چون پرنده
سلام خيلي ممنونم كه بهم سر زدي موفق باشي



melika
ساعت11:49---3 ارديبهشت 1390
سلام من لینکت کردم ولی هرچی میزنم اسمم تو لینکات ثبت نمیشه اگه دوس داشتی لینکم کن.

نسيبه
ساعت13:47---1 ارديبهشت 1390
سلام هر دوراني زود گذره ايشالا سربازي بهتون خوش بگذره وازروي پل بهشت ردشيد
پاسخ:بله.ولی من به فکر خوش گذرانی نیستم.نگران وقتمم که کلی تلف خواهد شد!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 1 / 2 / 1385برچسب:مسمومیت,روانی,روانشناسی, :: 9:21 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

درباره وبلاگ
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، ... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام ! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 43
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 6785
بازدید کل : 211985
تعداد مطالب : 928
تعداد نظرات : 462
تعداد آنلاین : 3



نرم افزار دبيرخانه و بايگاني اورانوس نسخه 4 مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds